فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

شتر چموش

(آنان که بر شتر چموش قدرت سوارند و در میدان سیاست دو اسبه می‌تازند و از نردبان مقدسات و اعتقادات مردم بالا می‌روند و گرد‌آسیاب ریاست می‌چرخند و از پل دین می‌گذرند تا به دنیا برسند متأسفانه مؤید و مشوق عده‌ای چماق به دوش و فرقه‌ای کفن پوش که دندان تمساح خشونت را تند و تیز می‌کنند و می‌خواهند عجوزه تندخوی و عفریته زشت روی خشونت را به نکاح دین درآورند و امور مقدس را ملوث جلوه دهند یعنی رجاله‌ها و فاشیست‌هایی که معجونی از جهل و جنونند و بندنافشان به مراکز ثقل قدرت متصل است و مطلق العنان و افسار گسیخته‌اند و نه ملوم معاقب قضا هستند و نه محکوم معاتب قانون. هم فقیه و هم فیلسوف و هم داروغه و هم حاکم و هم مفتی و هم قاضی هستند! فعال‌مایشاء و حاکم ما یرید! ذوب شدگانی که ماست را سیاه می‌بینند)

سالها پیش از اینکه انتخابات 88 اتفاق بیفتد یعنی در حدود 10 سال پیش مردی عالم و مبارز از دیار نصف جهان که روزی خود در کنار انها بود در نامه ای خطاب به اقتدارگران چنین نوشت وانها را به استفاده ابزاری از قدرت متهم کرد

بعد ها در سال 88  والان در این بحران موجود در کشور که هیچ کدام توان مقابله با این فسادی را که خود به وجود آورده اند ندارند اینچنین دم از رحمت خدا وبخشایش به خاطر کنترل نسل میزنند .

این ظالمان بدبختی یک ملت را به خاطر ظلمشان نمیبینند وچسپیده اند به مقطوع نسل شدنمان .

ما همین الان همبه خاطر کارهای این دینداران بی دین که برای حفظ مقام وموقعیتشان دارند دین را به نام خود تفسیر میکنند و هر روز یک قانونی را به میل خود عوض( مثل قانون اعدام )در حال مقطوع نسل شدن هستیم .

جوانان ما هر روز به یک گناهی سر بر دار میدهند 

او اگر راست میگوید از خدا به خاطر تمام ظلم هایش طلب بخشش کند ودر صدد جبران بر آید ولی میدانم که این خیال خامی است که این سلطان سوار بر دین هرگز به مخیله اش هم راه نمیدهد .

در آخر دعا میکنم خدا هر چه زودتر نسل ظالمان وشرشان را از سر این ملت بدبخت بر دارد

ساعت خواب است

اینجا ایران است. ساعت به وقت انسانیت خواب است.

هزاران انسان در بند وسکوت بره وار ما.

دروغ پشت دروغ وخوش باوری ما.

همین چند روز پیش یارو در تلویزیون دم از اشتغالزایی میزد وادعای ایجاد مشاغل بسیار در مملکت را برای عده زیادی از مردم که برای دیدنش معلوم نیست چه مقدار ساندیس دریافت کرده اند را میزد وامروز کارشناسان اقتصادی از سیاست‌های اشتغالزایی دولت انتقاد میکنند ومهمترین تهدیدی که اقتصاد کشور با آن مواجه است را بیکاری و ناتوانی دولت در اشتغالزایی میدانند

آنان میگوینددر حال حاضر با توجه به شرایط کنونی کشور دولت موظف است تا ضمن فراهم کردن فضای کسب و کار نسبت به ایجاد فرصت‌های شغلی جدید در کشور اقدام کند و زمینه ایجاد یک میلیون شغل فراهم شود تا به این ترتیب بیکاری به یک تهدید جدی برای اقتصاد کشور تبدیل نشود


حال در این میان این میماند که آن شغل های ایجاد شده کجا رفته ؟؟؟؟؟؟

شاید اینها هم مانند همان پول نفت وهمان اختلاس های کرده دود شده وبه آسمان رفته وفقط خیالش برای او مانده نمیدانم الله اعلم


************************************


فریاد نوشت : عجب موجود سخت جانی است دل، هزار بار تنگ می شود می شکند می سوزد اما باز هم می تپد. به سراغ من اگر می آیی تند و آهسته چه فرقی دارد؟ تو به هر جور دلت خواست بیا، مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست که ترک بردارد. تو فقط زود بیا..

سلام آقای فرج سلحشور

من گناه کردم ,مردم بدن برهنه من را دیدند ولی هنوز دوستم دارند , تو که حضرت ایوب هم شدی ولی همه ازت متنفرند میدانی چرا؟
چون من چیزی برای پنهان کردن ندارم اما تو زیر پوستت یک شهر ریا پنهان کرده ای

گلشیفته

میراث

 رهبر  طی دیدار با گروهی از دست اندرکاران صنعت نفت، خرج کردن درآمدهای نفتی برای کارهای روزمره کشور را "غیر عاقلانه و ضرری حقیقی" ذکر کرد بدون اشاره به وابستگی روزافزون دولت به درآمد نفتی گفت "باید درآمدهای نفتی را به عنوان ذخایر و میراث، به سرمایه ای ماندگار تبدیل کنیم که در این صورت منابع و ذخایر نفتی، واقعاً به نقطه قوت کشور تبدیل خواهد شد."


ایشان اذعان نداشتند که آن چند میلیاردی که از ذخیره ارزی کشور واز در آمد نفتی گم شده(سرقت شده) و به حساب شخصی آقا زاده ایشان واریز شده آیا جزو سرمایه های ملی و بیت المال وهمینطور میراث آیندگان ومردم محسوب نمیشود


به قول آن ضرب المثل که میگه مرگ برای همسایه ست ولی برای ما نه حالا حرف های ایشان است برای ملتی گرسنه که در زیر بار ظلم او کمر خم کرده ولی ایشان بیت المال را به نام های مختلف حیف ومیل میکنند و لی مردم را نصیحت میکنند


واعظان کین جلوه بر محراب ومنبر میکنند

چون به خلوت میروند خود کار دیگر میکنند

سوالات بی جواب

طی ماههای گذشته همه  از فساد مالی چند میلیاردی که نقل هر مجلسی شده بود خبر دارند

اختلاسی که حتی شمردن تعداد صفرهای ان برای ما مردم عادی هم مشکل بود چه برسه به تصور داشتن آن .

در طی این دو جلسه ای که از برگزاری دادگاه این اختلاس کنندگان میگذرد سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره حجم مقدار پول خارج شده از کشور در پرونده فساد بانکی اخیر گفت: (تا جایی که ما بررسی کرده‌ایم، از طریق ال. سی های داخلی پول قابل توجهی از کشور خارج نشده است اما پول‌های دیگری از طریق صرافی‌ها از کشور خارج شده که در دست بررسی است)


اینجا چند ابهام برای ما عامه پیش میاید که :

1:آیا این دادگاه واقعیست یا مانند همه دادگاههای اینچنینی که عوامل پشت پرده بسیاری از بزرگان کشور در پشت آن بوده وهستند فرمایشی.

2:آیا این پرونده به سرانجام میرسد یا مانند بقیه پروندها ماست مالی میشود

3:چه مقدار پول باید از کشور خارج شود تا آقایان اعلام کنند که پولی از کشور خارج شده

و سوالاتی از این قبیل که هرگز جوابی برای آنها نیست


آری یا نه

انتخابات آری یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


آیا این انتخابات هم مانند بقیه دوره ها بیهوده،فرمایشی ونمایشی نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


آیا این بار هم برای رساندن عده ای به پول وثروت ومقام باید ندای وجدان را زیر پا بگذاریم ودر این انتخابات نمایشی وفرمایشی شرکت کنیم .بهتر نیست اندکی عقل خود را به کار گیریم و ببینیم در طی این دوره های متعدد انتخاباتی که در این مملکت صورت گرفته چه نفعی عاید عموم ملت شده .

آیا جز اینکه عده ای از این راه به جایگاه ومقامی در مجلس رسیده اند وبعد ملت را فراموش کرده وحتی برای همشهریان خود قدمی بر نداشته اند چیزی عایدمان شده ؟؟؟؟؟؟؟.


اینها سوالاتی ست که ذهن هر انسان عاقلی باید به آن بیندیشد و بیهوده وقت خود را به پای صندوق های رای فرمایشی ونمایشی تلف نکند .

وبه آرمانی که روزی برای آن خون داد واصلاحاتی که همیشه دم از آن زده شده ولی هیچ گاه نمود عینی پیدا نکرده فکر کند و راه درستی را انتخاب کند

تبریک نوشت :تبریک میگم به آقای اصغر فرهادی و همه ملت ایران .

به امید جدایی وآزادی وطنم از زیر بار ظلم

ننگ

افتادن در گل و لای ننگ نیست ، ننگ در این است که آن جا بمانی

مانند ما که اینچنین در دورانی پر از پلیدی و ترس و خفقان زندگی میکنیم وهمچنان در گل ولای سکوت خود خفه میشویم .

و ننگ این ماندن را به جان میخریم بدون اینکه فریادی از گلو بر آریم



چرا

سوال های  که هرگز در ایران جوابی برای آنها نیست...

-چرا اقتصاد را دستوری می‌کنند و از افراد صاحب نظر استفاده نمی‌کنند؟


-چرا بازار ارز و سکه  کنترل نمی‌ شود وسود حاصله از فروش ارز و سکه کجا می‌رود؟"


-اعتبار مترو چه شد؟


-پول نفت در حساب شخصی چه کسانی است که به حساب ذخیره ارزی نمی‌رود؟"


-چرا مطالب کذبی از سوی معاون دولت علیه تصویب قانون بیکاری در یکی از روزنامه ها چاپ میشوددر صورتی که این طرحیست برای حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه


وهزاران چرای دیگر...........