فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

صدایی از کسی در نمیاید

به کجا چنین شتابان ...

برای رسیدن به چه.... 

چرا صداها در گلو خفه شده...

چرا هر روز کارهایمان وحشیانه تر از دیروز میشود...  

چرادختری رادر روز روشن با چاقو تیکه تیکه میکنند هیچ صدایی از کسی در نمی آید

قویترین مرد دنیا را در روز روشن شاه رگش را می‌زنند صدا یی از کسی در نمی آید

در میدان کاج یک ساعت بر سر آن بنده خدا رجز میخوانند و صدایی از کسی در نمی آید وهمگان نظاره گر جان دادنش میشوند  

در اصفهان دسته جمعی به دختر معلولی تجاوز میکنند باز صدایی از کسی در نمی آید  

وهزاران جنایتی که هر روز در برابر دیدگان ما رخ میدهد وباز صدایی از کسی در نمی آید .  

 اماخدا نکند کسی به عمد یا به سهو خلیج فارس را خلیج عربی بنامد یا کارگردانی فیلمی بسازد که باب طبع آقایان نباشد  

آنگاه میلیون ها امضا جمع میشود تا طرف را برای همیشه از هستی ساقط کند ونشان دهد که چه مردم میهن پرستی هستیم . 

آیا این است همان فرهنگ پارسی که باید به آن افتخار کنیم . 

یا فقط باید به همین سنگ نبشته های هزاران ساله ببالیم

آیا این است فرهنگ متمدن ترین مردم جهان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟  

من روزی به این فرهنگ افتخار می‌کنم که خودم و مردمم را در حد عقل و ازنظر فرهنگی‌ در حد این تاریخ ببینم

بیچاره دلم

دیروز گفتند برای آزادیت باید وثیقه بگذارم  .

۲۰۰ میلیون

مخم سوت کشید ...دلم برایت سوخت میدانی چرا؟؟؟؟؟؟

 برای اینکه نه بابای پولداری دارم ونه فک وفامیلی

من که دیشب سرکوبت کردم دلم ....

چرا دوباره فریاد زدی واو را خواستی ...

مگر نمیدانی که فریاد دموکراسی خواهی وآزادی بهایش سنگین است

چرا دهان باز کردی باید سکوت میکردی وبه آنچه داشتی قانع بودی

پس حالا حالاها باید در زندان بمانی تا فراموش کنی آنچه را که میخواستی ...

بیچاره دلــــــــــــــــــــــــــــــــم.....


شرارت

من دنیا را جای خطرناکی دیدم ،

نه از آن جهت که برخی شرورند ،

به خاطر این که کسانی که شرارت ها را می بینند، کاری نمی کنند !!!

سکوت

گاهی چه ساده عروسک می شویم نه لبخند می زنیم نه شکایت می کنیم فقط احمقانه سکوت می کنیم...

میلاد گل نرگس

می خواهم از زمین بنویسم برایتان

یک نامه حاوی همه حرفهای راست

یک نامه از کسی که کمی عاشق شماست

یک نامه از بلندی انسان که پست شد

 یک نامه از کسی که دچار شکست شد

این نامه مدح نیست فقط شرح ماتم است

 یک ذره از هزار نوشتم اگر کم است

بعد از شما غبار به آیینه ها نشست

شیطان دوباره آمد و جای خدا نشست

پرپر شدند در دل طوفانی از بدی

گلهای رو سپید همیشه محمدی

آمد به شهر فاجعه، اسلام راحتی

 انسان منهدم شده، قرآن زینتی

بیمارهای عشق خدا« بهتر»ی شدند

 جلباب هایمان کم کم روسری شدند

خورشید مرد و شام تباهی دراز شد

 بر روی دشمنان در این قلعه باز شد

در کسوت قدیمی آزادی زنان

دنیای ما اگرچه گرفتار آمدست

اما هنوز تشنه نام محمد است

میلاد امام زمان مبارک باد

دلم

دیشب یهو دلم کودتا کرد..

تو رو می خواست لامصب !

دوره ی دموکراسی گذشته سرکوبش کردم

ای کاش

ای کاش هیچ پروانه ای در التهاب رسیدن به شعله های شمع  نمی سوخت

ای کاش هیچ  غنچه ای در برابر چشمان مشتاق و حریص بلبلی نمی شکفت

و هیچ غنچه ای برای دیدن چشمان مشتاق وحریص بلبل،چشم نمی گشود

 ای کاش هیچ آفتاب گردانی در آرزوی پرتو آفتاب شب ،سر در گریبان غم فرو نمیبرد

وهیچ آفتابی برای تماشای خود در اینه آفتاب گردان سراسیمه از پشت کوهها سر برون نمی آورد

ای کاش هیچ تیری از کمان غیرت آرش قلب آسمان را نمی درید

وهیچ آرشی به خاطر آب وخاکش ،جان شیرینش را در پیکانی رها نمیکرد

و ای کاش........................

درد کهنه

زمانی افتخارم این بود که ایرانیم و آریایی .

و وارث فرهنگ پارسی و نواده کوروش بزرگ .

آن زمان که کشورم مهد تمدن بزرگی بود کشورهای عربی همگی اعراب بادیه نشینی بودند که هیچ کدام از تمدن بویی نبرده بودند واصلا نمیدانستند تمدن با چه کلمه ای نوشته میشود .

اما اکنون تنها با گذشت سه دهه این اعراب بادیه نشین به من ومردمم توهین میکنند ودر روز روشن در برابر دیدگان  مسافران بی شمار لباس از تن هموطنانم در می آورند

آن هم به جرم اینکه ایرانی هستند  وبرای متهم کردن او به جاسوسی .

چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایا این به خاطر رفتار بر مسند نشستگان نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به که باید گفت این درد کهنه را  .

آیا هنوز هم باید به ایرانی بودنم افتخار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟