فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

شرارت

من دنیا را جای خطرناکی دیدم ،

نه از آن جهت که برخی شرورند ،

به خاطر این که کسانی که شرارت ها را می بینند، کاری نمی کنند !!!

نظرات 8 + ارسال نظر
امید سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ب.ظ http://garmak.blogsky.com/

چشمهایمان سنگین شده اند و گوشهایمان کم سو
شاید علت این باشد

ممکنه فکر کنم همه داریم پیر میشیم

تنها سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ب.ظ

من پسرم
25 سالمه
راستی یه خواهشم داشتم که نظر قبلیمو پاک کنی
از دسترس عموم البته
ممنون

ببخشید فکر کنم اشتباه اومدید باید برید وب همساییه .
اول برید سنم را نگاه کنید بعد شماره بدین وبعد من ازدواج کردم .
اگر سوالی دارید همینجا بپرسید جواب میدم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:16 ب.ظ http://bashmagh.blogsky.com

یک بار شرارت را دیدم و ندید نگرفتم اما به جایش چوب خوردم

هر جا شرارت را دیدید با چوب به دنبالش بیفتید

شنگین کلک سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:25 ب.ظ http://shang.blogsky.com

از آن شرور ها که بگذریم
آنها هم که نمیبینند باز بگذریم
آنها هم که میبینند و نمیخواهند کاری بکنند بگذریم
آنها هم که دیدند و کاری کردند روحشان شاد
اما آنها که میبینند و میخواهند کاری کنند اما بدنبال
شادی ارواحشان نیستند . شما بفرمایید چه کنند !


بهترین کار این است که مانند عرب ها فریاد بزنیم

منیعی سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ب.ظ http://fh.blogsky.com

سلام
خیلی ممنون از نظراتتون که باعث دلگرمی ست. متاسفانه وقتی هم که مردم می خواهند کاری انجام دهند کسانی هستند که آنها را گمراه کنند.

انسان باید خودش به هدفش ایمان داشته باشد حرف دیگران مهم نیست .

gelareh چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:31 ق.ظ http://gelareh1369.blogfa.com

سلام
تازه امشب باهاتون اشنا شدم. خیلی قلم جالب و جذابی دارین. اکه دوست داشتین به منم سر بزنید و اجازه بدید لینکتون کنم. اکه شما هم وبلاکم رو قابل دیدید خوشحال میشم لینکم کنید. بازم سر میزنم. خداحافظ

سلام .
ممنون خوشحالم از آشنایی با شما .
شما لطف دارید

محسن پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ب.ظ

من منتظر تماستون هستم

خواهش میکنم منتظر نباشید چون من تماس نمیگیرم .
من از نظر اخلاقی به همسرم تعهد دارم وهیچ وقت این تعهد را زیر پا نمیگذارم .
شما اگر دوست دارید حرف بزنید میتونید یک وب بزنید ودر انجا من میتونم اگر سوالی یا حرفی دارید به شما پاسخ بدم .
متاسفم

شیدا یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:27 ب.ظ http://banooyedey@blogsky.com

هیچ آتشی گلستان نمی شود ،

وقتی چشم هایی هست که سوختن ابراهیم را با بی تفاوتی تماشا می کند ............

ممنوندوست عزیز.
اما بلاخره روزی این آتش گلستان میشود هر چند این نمرودیان نگذارند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد