فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

فریاد یک زن

سکوت شاید بهترین فریاد باشد نمیدانم... کاش می دانستی زبانم در حسرت چه جمله های آتشینی به خاکستر نشسته است

موفقیت

تو ایران هر موفقیتی که به موفقیت هات اضافه می شه یا یکی از دوستات کم میشه یا یه دشمن اضافه می شه


فریاد گفتن ها :یکی از قاضی ها گفته که باید شیث رضایی و محمد نصرتی  شلاق بخورند چرا مگر اونها هم اختلاس میلیاردی کردن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلم میخواد

امشب از آن شـــب هایی است کــه

دل ...

 هوای آغوشــــت را کرده ..!

افسوس ، که جـز پاهای بغــل کرده ام

مهمانـی ندارم...!!

امان

همه جا ناپاکی ، همه جا نیرنگ و تظاهر ودروغ
و امان از ظاهر با خردان و مدعیان دین...
که چیزی از آنها نمی گویم و امان...
امان از مردمی که من هم یکی از آنانم.

 

************** 

ردپای دزد دهکده بر روی برف...

چقدر شبیه چکمه های کدخداست 

عید آمد

بگذشت مه روزه و عید آمد و عید آمد


بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد


آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد


معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد


عید فطر بر شما دوستان عزیز مبارک باد




گریزانم

من از دنیای بی‌ احساس انسانها
من از وحشت
من از تنها نشستن با دلی‌ صد پاره و گریان گریزانم
من از این راه نا هموار
به سوی خانه تنهائی‌ خود باز می‌گردم
...
دگر اینجا نمی‌‌مانم
که من آداب انسانها نمی‌‌دانم!
نمی‌ دانم خدایا !
عمق انسان چیست؟
اگر من اینچنین کم عمق و نادانم
خدوندا!
دگر انسان نمی‌‌مانم!
من اینجا ریشهٔ سرو غرورم را
به دست تیشه خواهم داد!
به جنگ عشق خواهم رفت
تمام راستی‌‌ها را به دست باد خواهم داد
خدایا هرچه دیدم، چیز دیگر بود
تو میدانی خدایا حال زارم را
مرا با خود ببر از شهر آدمهای پوشالی
که من دیگر نه انسانم
نه دیگر شوق ماندن مانده در جانم

سکوت

گاهی چه ساده عروسک می شویم نه لبخند می زنیم نه شکایت می کنیم فقط احمقانه سکوت می کنیم...

میلاد گل نرگس

می خواهم از زمین بنویسم برایتان

یک نامه حاوی همه حرفهای راست

یک نامه از کسی که کمی عاشق شماست

یک نامه از بلندی انسان که پست شد

 یک نامه از کسی که دچار شکست شد

این نامه مدح نیست فقط شرح ماتم است

 یک ذره از هزار نوشتم اگر کم است

بعد از شما غبار به آیینه ها نشست

شیطان دوباره آمد و جای خدا نشست

پرپر شدند در دل طوفانی از بدی

گلهای رو سپید همیشه محمدی

آمد به شهر فاجعه، اسلام راحتی

 انسان منهدم شده، قرآن زینتی

بیمارهای عشق خدا« بهتر»ی شدند

 جلباب هایمان کم کم روسری شدند

خورشید مرد و شام تباهی دراز شد

 بر روی دشمنان در این قلعه باز شد

در کسوت قدیمی آزادی زنان

دنیای ما اگرچه گرفتار آمدست

اما هنوز تشنه نام محمد است

میلاد امام زمان مبارک باد

ای کاش

ای کاش هیچ پروانه ای در التهاب رسیدن به شعله های شمع  نمی سوخت

ای کاش هیچ  غنچه ای در برابر چشمان مشتاق و حریص بلبلی نمی شکفت

و هیچ غنچه ای برای دیدن چشمان مشتاق وحریص بلبل،چشم نمی گشود

 ای کاش هیچ آفتاب گردانی در آرزوی پرتو آفتاب شب ،سر در گریبان غم فرو نمیبرد

وهیچ آفتابی برای تماشای خود در اینه آفتاب گردان سراسیمه از پشت کوهها سر برون نمی آورد

ای کاش هیچ تیری از کمان غیرت آرش قلب آسمان را نمی درید

وهیچ آرشی به خاطر آب وخاکش ،جان شیرینش را در پیکانی رها نمیکرد

و ای کاش........................